بایگانی صفحه اول شعر نگاه کتابخانه پیوندها شعر، علیه فراموشی ویژه ی 8 مارس |
دو شعر از شهره رحمانی
دنیا همین است که می بینی. آياچيزهايی ديده ای؟ زندگی، همین است که میگذرد. آياچيزی رادرگذرديده ای؟ مرگ، آنکه می آید، ناشناس است. آینه فریاد میزند: زمان! تو خیره می شوی در چشم آینه؟ آینه را تکرار می کنی؟ من درکنارآيينه ايستاده ام. **
کلاه تو بزرگ بود و پر سایه ، سايه ات هم مثل کلاهت بود. من و سبزهای کوچک، در انتظار نور. سوار بر خیالات خودم بودم ، که بادی وزید . پلکهایم در افق ، گم شد. با سکوت. تو چرامی خنديدی؟ هنوزصدای خنده هايت می پيچد، درپيچ های پيچک های آرزوهايم.
|