|
بایگانی صفحه اول شعر نگاه کتابخانه شعر، علیه فراموشی پیوند ها |
"واژگانی کوچک"
از آن زمان که رفتی
دیگر هیچ شکوفه و برگی در نیامد،
هیچ دریای نغمه خوانی
شب هنگام آوایی نداشت
و
هیچ پرنده ی نقره فامی ترانه نخواند
من، تنها به نقطه ای
خیره مانده ام و اندوه ام را
در واژگانی کوچک جا می دهم.
دیگر تمنای عشقی در من نیست،
چرا که می خواهم،
این ضجه های تلخ را
که تکه تکه ام می کند، خاموش کنم.
قلمی درمانده
پریشانی هایم را می نویسد،
و
از قلبم قوت می گیرد،
در این ایام رو به زوال نه رحمتی هست
نه زیبارویی که مهربانانه مرا در آغوش بگیرد،
پس به کلمات کوچک رو می آورم
تا تو، عزیزکم،
آن ها را به زبان بیاوری.
|