کریستینا اشتولتز

ترجمه: سمیرا نیک نورزی



 کریستینا

 

کریستینا شاعر، نویسنده و مترجم اهل دانمارک است. دیدار من با کریستینا دیداری شاعرانه در محفلی شاعرانه رخ داد ، نه در اروپا ، نه در امریکا... بلکه دو سال پیش در آسیا ، در ایران عزیز خودمان او را دیدم . کنگره شاعران ایران و جهان بود در جلسه ای به­نام پنجره ای رو به شعر جهان، شعر خواند، شعرهایش را دوست داشتم، پس از جلسه با هم گفتگوی کوتاهی داشتیم و دوستیمان با ایمیل، تلفن ، فیسبوک و چت تا کنون ادامه دارد. از کریستینا چند رمان و چند مجموعه شعر چاپ شده است، شعر او به فستیوال های جهانی بسیاری راه پیدا کرده است از جمله فستیوال شعر مدیترانه و به زبان های انگلیسی، فرانسه، سوئدی ، عربی ترجمه شده است. بخوانیم دو شعر از مجموعه شعر عصر ملخ­ها که در آینده نزدیک در ایران چاپ می­شود:

 

در هذیان­هایم
فانوس دریایی سوسو می­زند
آن دم که امواج پُرتلاطم به سویت موج می­اندازند
به شرق برمیگردند
به صخره ای می­خورند
که به انتظارت ایستاده ام
با سگ­هایی منتظر شنیدن صدای گام­هایت
یا مرغ دریایی، که تو را ببیند و به سمتت بال بگشاید
به دنبالت آیینه ها را گشتم
تنها خودم را یافتم
همراه تمام جهت ها
ما به دنبال رَدی آمده بودیم
موجی دربرابرم شکافته شد
و ما دوباره برخواستیم
تا طغیان کنیم و بخروشیم به سوی تو

 

 

حرف های زیرزمینی

 

اینجا شهر نیست
با خانه ها و شیشه­ها
تنها تجسم روح است و گورستان
زیر ماه
ماه قانون تابش خود را دارد و صدایش
کسی اینجا نیست که بشنود
در راه بازگشت سرسخت است
از مقبره ها و نبشته هایشان می­گذرد
چند سطر ساده کوتاه بر رطوبت خاک
که گویی با سُم اسبان سطر ها را خراشیده اند
آرزوهای بزرگ
دربرابر کشورت
نوشیدن دریا در انتهای شب
کنار نمی­کشد
تنها روشنایی اش می­سوزد
می­خواهم با صدای هر چه بلندتر
حرف­هایم را دکلمه کنم