رویا تفتی



 royatafti

          بند

 

پوره‌ی جنين معجزه گرست

موادِ خام كرم پودرهای معتبرست

محشر برای پوست‌های خشك و ترست

دهن وا نكنم

بو برمی‌دارد وُ تا دور می‌برد

اطلب العلم ولو بالصين

اطلب العلم ولو از جنين

اطلب العلم ولو چينش گرفته دامنم

ديواره‌های دور و برم چين   چین

او رفت وُ اين چين تا كجاها كه نيامد

 

و ماندگيم از همين دوامی‌ست كه ندارد

 

نمی‌شود اين جوری

بايد سر در‌آورم

دکوپاژ     های لایت     مشِ شامپاینی    اپيلاسيون   بند

بند   ابرو   تاتو    این کرم لب ها را موقت می کند بند

مانیکور    مژه های مصنوعی    چسبِ ناخن    بند بند

عجيب است با آن كه دیده ام

انگار نداشت

راست است فرق زمانه راست

من كه پوستم را می کشم این جوری

پیلینگ می‌کنم و ليزرش

اصلا خوشگل بكُشم كُنَش

هيچ گَردی به گَردِ مُد نرسد

می‌‌رسم     می‌رسانمش  

              آرایشِ خليج     عرب     مَدونا

بايد شروع كنم

در هر صورت خوب كه نگاه كنی نياز به عمل دارد

شروع می‌كنم

از نوک دماغم تا

"سخن كز دل برآيد لاجرم در دل نشيند"ام

سر در گمی‌‌ام را هم عمل می‌كنم

اگر كه منم

نمی‌شود اين جوری 

نشد که

حتما عيب دارد يك جای كار

كارم را هم عمل می‌كنم

وَ اطلب العشق ولو بالصينم را

و جنينِ نيم بندم را بيندازم به پای همينم را

و جوری بگردم هربار در کوچه وُ در بازار

رنگی از پَسَش برنیاید

 

ـ آقا! يك چيزی می‌خواهم شبيه لباس

ـ خانم! بكشم و خوشگلم كن برای همين و خلاص

ـ دكتر! جوری كن دهن درّه ام جذاب شود

میل دارم دل

ميل دارم سه سوته تاس كباب شود

اصلا «به طور طبيعي» سرش

زیر آب شود

جای دوری نمی‌رود

خیالت تخت

نترس

عمل می کنم

 

جای دوری نرفت وُ این چین تا کجاها که نیامد

 

و ماندگیم از همین دوامی‌ست که ندارد

 

دعا کنم

دعا ‌كنم این بار آمدی

سفيد مُد باشد

و دست خدا هنوز هم درد نكند روی حكمت است

تا اين جاش كه مردها هدايت شده‌اند

ترجيح را می‌دهند به عروسك 

جای توده در سرشان هواست!؟

فرق زمانه راست بود و راست رفت وُ

اين چين تا كجاها كه نيامد

 

ماهوارگی می‌كنيم     ناچارگی

و اطلب العشق ولو به حال!

و اطلب الحال ولو به فرض محال!

گيريم عيب دارد يك جای اين كار

پس يا ای محول الحول والاحوال!

حوّل حالنا از همین دوامی که ندارد...

پاييز 84