|
بایگانی صفحه اول شعر نگاه کتابخانه شعر، علیه فراموشی پیوند ها |
چند
بار خوب است؟
چند بار
شوره زار را سر کشیده باشد
با دهان پر از اشک
از چشم های دُرُشت اتاق
سرریز کرده باشد خوب است؟
سبُک
مثل بارانی بی کلام
که بر سنگینی شهری ببارد بی نام
سرزمینش مَجازی شود
و عشق
حمله ای سایبری
که هفت خوان دریاها را
پشت سر بگذارد
و خشکی نبیند از دور
از نزدیک
نزدیک تر
پهلو گرفت به پهلویت
چند بار
تخته سنگ ها
از شانه ات فرو غلتیده باشندو
غلتیده باشد خوب است؟
مثل آب
گرداب
باد
باران
به شکل های مختلفی
در آمده باشند کلمات
بغلش کرده باشند مثل مادر
و بوی آغوش گرفته باشد حضور مداومت در شعر
و عشق چند بار ...
چند بار خوب است؟
سبک شده بود
ورق که می زدی
از صفحه های کاغذی ات پرت می شد
به دیروز
امروز
فردا
تو دیروزهایت را
به زیرزمین خانه بردی
خانه از عکس های امروز پُر شد
و فردا
بوی جنوب
پیچیده لای جنوب
چند بار
رو به جنوب
نشسته باشد و
دست های چوبی اش را
از لمس نبودنت
پس کشیده باشد
از روی میز شیشه ای خوب است؟
چند بار
به دور اشاره کرده باشد
دور ترها
سایه ای
از میان همه عبور کرد
مثل مجسمه سازی که مجسمه شود
مثل شاعری که شعر شود
سایه ای شد سبُک
جهان را برای پرندگان یخ زده پاشید
ساحل گرمی دور گردن پیچید
و در افق
در افق ها
چند بار گم شده باشد خوب است؟
و این بار
برنخواهد گشت
حتی اگر از دور
دورترها
در راه برگشت
دیده باشی ام.
|