ناهید عرجونی


  arjooni

 

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه هایی
که لبخند وبوسه را
آزاد می خواهند
پای بیانیه هایی
که نمی خواهند
درختی قطع شود
پرنده ای بهراسد
چهار پایه ای بلغزد زیر پای کسی
پای بیانیه هایی
که
می ترسند کودکی گریه کند

2

 

ما راه می رفتیم و می خندیدیم
ما فقط ده ساله بودیم
و"سر جوخه "اسمی بود
که ریسه می رفتیم
ما چه می دانستیم
روبروی همین اسم
جویبارهای کوچکی از خون
به راه می افتند!
....
....
....
یکی از ما گفت" تیر خلاص"
از پسرها بود
هیچکداممان نخندیدیم
خنده دار نبود
اصلا
زشت بود این بازی
!!

  

3

 

حرف نمی زنم
مثل پرنده ای

که لال شده است
وفکر می کند
به یک سیم لخت

 

 

4

 

دو تکه شده ام
نیمی از من
می خواهد بگوید که دوستت دارم
با تمام سلول های تنم
ونیم دیگرم
اعتصاب کرده است
توی یک سلول
برای خون هایی
که دامن این خاک را گرفته اند

 

 

5

 

 

دلم برایت تنگ می شود

وقتی قرار است جنگ به خاور میانه کشیده شود

کشیده شود به انگشت های تو

به موهای عاشقم

وقرارگاه کوچکی

که چهارشنبه است