|
بایگانی صفحه اول شعر نگاه کتابخانه شعر، علیه فراموشی پیوند ها |
اثر پروانه ای1
چند کرگدن که زنانگیم را تَن کنند
خونی بر سنجاقی بر سینه ی پروانه ای
بلاغتی ته کشیده
کلماتی مانده
تا کم کم چه
بماند از من!
شده ام دقیقه ی آخر خودم
جز این که در مرور تو بوده ام ،چه؟
ده سال
سالی اینقدر قطعه!
دارد آب دهان مرده
کرم های خاکی را می رقصاند
از این پوست ضخیم شده ام
از شاخکها که شاخ شده اند
بگو چه چیزم تو را می
رقصاند؟!
هیچت را با من
گفته ای پیشتر
و هیچت آشوبناک است در من
هیچ های گذشته /حال...
در مرور
پرپرزدنی هست
در دقیقه ای که
کبیسه ام می کند
و سیصد هزار
باران حاره
که خاموش نمی کند در سرم
لامپ التهابی صد را
هنوز اما مطمئن نیستم خون داشته باشند پروانه ها
یا برای ارتباط بیشتر
"پروانه ها خون
دارند؟"
" در تماس ِ سه چیز:
|