کیانا برومند




 kianaBorumand

       اثر پروانه ای1

 

چند کرگدن که زنانگیم را تَن کنند

خونی بر سنجاقی بر سینه ی پروانه ای  

بلاغتی ته کشیده

کلماتی مانده

  تا کم کم چه بماند از من!

شده ام دقیقه ی آخر خودم

جز این که در مرور تو بوده ام ،چه؟

ده سال

سالی اینقدر قطعه!

دارد آب دهان مرده

کرم های خاکی را می رقصاند

از این پوست ضخیم شده ام

از شاخکها که شاخ شده اند 

بگو چه چیزم تو را  می رقصاند؟!

هیچت را  با من گفته ای پیشتر

و هیچت آشوبناک است در من

هیچ های گذشته /حال...

در مرور

پرپرزدنی هست 

در دقیقه ای که  کبیسه  ام می کند

و سیصد هزار  باران حاره

که خاموش نمی کند در سرم

 لامپ التهابی صد را

هنوز اما مطمئن نیستم خون داشته باشند پروانه ها

 

 


اثر پروانه ای 2

 

یا برای ارتباط بیشتر
یا برای اطمینان بیشتر
یا برای اپراتور
که

 "پروانه ها خون دارند؟"


تماس گرفته بود
و مکالمه ضبط می شد
که

 " در تماس ِ سه چیز:
سنجاق
بدنی که تا ابد کرمی می ماند
و ابریشم سفید
حالا من نفر ِ هر چندم ِ لیست !
چه می ماند؟"

مکالمه مسدود شد
یا صبحگاه ِ اتاق:
کتان سفید ، سوزن و کرک
یا پیله
یا استراقِ چهارم ِکسی
در نوار ضبط شده