عفت کیمیایی


  effatKimiaei

 

به ساعت ِخوش

تو بیداری

بیا دوست داشته باشیم .

همین اوقات ِ بی وقت زیباست

 

کاکل ات را شانه می زنم

تا سیگاری بگیرانم

و شال ات را دور گردن ات ...

 

برخیز

زیاد  وقت نمی گیرد

خاک پف کرده و،

قرار مان لو می رود .

 

و، ما در همین بی وقتی

دور ِ مان را زده ایم

به ساعت ِ خوش .