شیما کلباسی
انتخابات
مهم نیست
من می گویم
یا تو...
هردو می دانیم
بچه ای که شاش دارد
دستش را می گیرد
پله ها را خط نکشد
پای
صندوق
فاشیستها
رای توست
و خط کشی ات!
تولد
بیشتر از پیشتر
...انگشتانم را در پستانهایت فرو می کنم- بلند
سلولهای کشنده را
بیرون می کشم
مسیح مانند، میانه ات را نفسی می دمم.
زنده شو!
اشتباه
شیما کلباسی
می گویند
اشتباه است برای تو تب کنم
خود را در
آیینه ها خم کنم
به جوانی تف کنم
غار را
پناهگاه کنم
غم بار کنم
سفید را
سیاه کنم
سیاه را خام کنم
اول را آخر
کنم
کاه را کوه کنم
طناب دار
بر گردن کنم
جان
فدایت
کنم
آخ که دلم چه شوری دارد،
آزادی
2004
شیما کلباسی
تحریم
تا وقتی
جوانم سایه های
دنباله دار کشیده می شوند
روی زمین با پچ پچ های
سیاه بدون عشق میان
گلهای پلاسیده که
مثل اتاقی بین دوبی ولاهور
کش می آیند ک... ش
روز روی چهره اشان پتو می
کشند شب باز می شوند و بسته
و خسته خسته هسته های تاریک را می
شمارند خسته تحریم می کنند
حیوانات عادات هم را نمی دانند اما
ابعاد مختلف تحریم تاییدی نمی خواهند
|