به زانته

شعری از اوگو فوسکولو

 

 

اوگو فوسکولو [Ugo Foscolo] متولد 1778 در زانته [Zante، به ایتالیایی Zacinto]، شاعر و نویسنده‌ی رمانتیک ناب: تعهد سیاسی، عاشق پیشه و دوستار آثار نویسندگان رمانتیک. در بیست و چهارساله‌گی به شهر زادگاه پدرش، ونیز رفت. از آن‌جا نیز به تبعید در سوییس و انگلستان. به سال 1827 در لندن درگذشت. بی‌آن‌که دیگر بخت ِ دیدن ِ جزیره‌ی زادگاه‌اش را یافته باشد.

 

دیگر به آن ساحل ِ پاک نخواهم رفت

که تن ِ کودکی‌م بر آن می‌آرمید،

زانته‌ی من، که در بطن ِ دریای یونان

پژواک می‌دهی ونوس را

 

که برآمد و باروری بخشید

با خنده‌ی باشکوه‌اش جزیره‌ها را

تا آسمان ِ پاک‌ات و رشته‌ی کوه‌هات

به سکوت در نیفتند

 

تقدیر ِ امواج و سرگردانی در دورها

آواز ِ بلوا و شهرت سر داد

برای اودیسه، که بوسه زد بر لب‌های ایتاکا

 

تو تنها آواز پسران‌ات خواهی شنید

میهن ِ من؛ تقدیر ما این بوده‌ست

بیارمیم در زیر سنگ ِ بی احساس.

 

 

_____________________________________________________________________

ایتاکا (Ithaca)، جزیره‌ای در دریای ایون (Ionian Sea). در کار هومر آمده است که اودیسه پادشاه ِ آن‌جا بوده است.