|
بایگانی صفحه اول شعر نگاه کتابخانه شعر، علیه فراموشی پیوند ها |
شعری از فدریکو گارسیا لورکا
فریاد
منحنی ِ فریاد
در گذر از کوهی
به کوهی.
از میان باغ های
زیتون
رنگین کمان ِ
سیاهی می شود
فراز ِ شب ِ آبی.
ˇآی!
آرشه ی ویولا
گذاشت تا فریاد ِ
سیم های بلند
باد را بلرزاند.
ˇآی!
(غارنشینان
با فانوس شان می
آیند بیرون.)
ˇآی!
فدریکو گارسیا لورکا با
زبان ِ ویژه ی خود هنجارهای ِ خاص ِ شعری ِ اندلس را به جهان
شعر کشانید.
توان ِ شاعری ِ او بسیار
جنبهها دارد. اینجا تنها به دو جنبه اشاره میکنم: لورکا
هنرمندی است که آشنایی ژرفی با سنت شعر ِ اسپانیا دارد، هم شعر
´مردمی´ و هم شعر ´هنرمندانه´ و توانسته است پیوند ِ بس
مستحکمی میان این دو ایجاد کند. لورکا هستهی شعر، استعارهی
بس استوار شاعری چون ´گونگورا [Góngora]´ را به چالش کشیده و
آن را گشوده تا به بیان ِ مدرن برسد. دوم اینکه قلم به کار ِ
آفرینش نماد ِ شجاعانه گرفته است: مرگ و زندگی با یکدیگر آشتی
ناپذیرند، اما نیازمند ِ یکدیگر. بی هم هیچ نشانی از نیروی
درام نخواهد بود. لورکا از این نیرو در هر موضوع و انگیزهی
کارش سود جسته است: ماه، کولیها، زن، عشق ناممکن... هر شعر ِ
او را میتوان مثال آورد. مثل غزل سوم (عشق ِ نومیدانه) و
سپیده.
اینکه گارسیا لورکا زبان
شعری بسیار زیبا داشته است، هیچ به این معنا نیست که برگردان ِ
شعرهاش نیز میتواند زیبا باشد. کار ِ مترجم تنها میتواند
وفاداری به خود ِ کار باشد و قابل خواندن بودن و بس.
شعر زیبای ´فریاد´ تصویر
درخشانی است از فریاد که از دیوارهی کوهی به دیوارهی کوهی
دیگر میرود و چون صدای سیمهای ساز ویولن آلتو [ویولا] باد را
به لرزه میآورد.
بسیاری از استعارههای
لورکا نشان ِ زندگی ِ جنوب ِ اسپانیا دارند. برگرداندن این
نشان آسان نیست. نگه داشتن ِ تنش ِ میان واژگان برای تداعی ِ
اینکه شاعر اهل جنوب اسپانیا است، کار دشواری است. تنها با
نگهداشتن ِ آی ´
ay´ از متن ِ اصلی میتوان
نشانی از آن را بازتاب داد. در اسپانیا و بیرون ِ آن شعر لورکا
با عینک ´فولکلور´ خوانده میشود، حالی که کار ِ او هیچ ربطی
به فولکلور ندارد. بس پیچیدهتر ازآن است.
کوشیار پارسی / آوریل 2010
EL GRITO
La elipse de un grito,
va de monte
a monte.
Desde los olivos
será un arco iris negro
sobre la noche azul.
ˇAy!
Como un arco de viola
el grito ha hecho vibrar
largas cuerdas del viento.
ˇAy!
(Las gentes de las cuevas
asoman sus velones.)
ˇAy!
|