نگاهی به کارنامه شعری نرگس الیکایی

 محمود معتقدی

ِ 

گذر به سطرهای نا سروده 

پدیده های صبور_ نشر ورس 79

چون عقربه ای جهان را به حرکت در می آورد انتشارات تهران صدا 80

درختان صلح انتشارات عمران 81

 

فصل گلاب گیرا ن تمام می شود و /تابستان وزمستان / موسیقی به پایان خود می رسد /و من /به حسن ختام شعری فکر می کنم /که هنوز سروده نشد... (درختان صلح ص 53)

نرگس الیکایی شاعر مازندرانی در فاصله سال های 79تا 81 سه مجموعه شعر با عنوان های پدیده های صبور) ،(چون عقربه ای جهان را به حرکت در می آورد) و ( درختان صلح )منتشر کرده است که در چشم انداز هر یک از این متن ها حس شاعرانگی و خم شدن به درون زندگی با باوری هستی شناسانه از زاویه هاو لحظه های مختلف به پرسش گرفته شده است .

شاعر در صید آنات با شتابی پر از رنگ هاو واگویه ها به صبوری و اعتراف روزگار خود می نشیند

در این گردش شاعرانه –همه فصل ها و همه زمان ها –در همه مکان ها ی انسانی حضوری ملموس و مضاعف دارند .شاعر از گذشته ها می آید ودر چشم انداز حال و آینده رویاهای از دست رفتهءانسان معاصر را به ضرب آهنگ شعر می کشاند .   

چه ساده می توانست خوشبخت باشد/زنی که یک قدم از  خودش دور بود/ وقتی آنها فرسنگهابا خودشان فاصله داشتند/زلال بود وقتی که می خندید/ ظرف ها را می شست /مو هایش را شانه می کرد /عشق می ورزید ... 

(پدیده های صبورص26 -_27)

شاعر در نشان دادن حس فردیت و عناصر ی از طبیعت و دنیای کودکی و نو جوانی به زن بودن دل می سپارد و با سفر به این سو و آن سو ی زمان از سمت محسوسات به سوی فضاهای شکننده اشیاءسفر می کند .ایستادن در برابر آیینه و تکثیر رویاهای خود و دیگران -وی را به باز اندیشی در رفتارها و نگاه ها یی روانشناختی می کشاند .با چشم های تو نگاه نکردم

با گوش هایت نشنیدم

هیچگاه با زبان تو حرف نخواهم زد

هر یک از ما گوشه ای از این گفتگو های رها شده ایم

که باز نمی گرند.(درختان صلح ص 27)

شاعر در مضمون یابی  در فضاهای (عشق و مرگ)ازحرف ها و راز های نگفته می گوید . حس روایت و آمیختگی وازه ها در برزخ های آدمی گم شده های رها شده ای هستند که شاعر در کشف دنیاهای آن به زاویه هایی  ازپنهان شدگی در سرزمین هایااعتراض و حتی پشیمانی -به فضاهای امن و راحت پامی گذارد.

جزیره ای دور افتاده است /که در ایستگاه صبح طلوع می کند/ معجزه ای ما را فرا خواهد گرفت /دریایی از امید /و پنجره ای که در جدار روز نفس می کشد/ می گویند آب روشنی ست /مسافر رفته را باز می گرداند/برا ی  همین باران شعرم را ماندگار می کندو /ستاره ها مرا در انتظار خود نگه می دارند ...

 ( درختان صلح ص79)

 

شاعر در فضاهای (زیستن )از حسرت ... از اضطراب و ماندن به پرواز های دلنشینی تن می سپارد . که در چشم اندازآن می توان به تلنگرهایی از خطوط هندسی اشیاءو انسان ها دست یافت درشعر( پر لاشز) عشق و نفرت و مرگ در کنار هم ایستاده اند.به یاد)صادق هدایت( سروده شده

گورستان پر لاشز را پر کرده ای و مرا/ با دردهای تو تازه می شوم و راز هایی که میان انسان های بیدار خفته می مانند آنها که به قداست بی راهه ها ایمان آورده اند تزویرشان درو می کند تورا /سرنگون نمی شوی در خود گور تو را بر پا می کنند و در یاد تو می پو سند.(آتش و خاکستر)

گفتنی ست شاعر گاه در برخورد با جهان پر ...از دردهای اجتماعی تا نگرش های پرسشگرانه فلسفی با مخاطبانش در سطرهایی از علت ها به سمت بزنگاه هایی از فرو پاشی این و آن می گویدو از هم نوایی مردان و زنانی می سراید که نوعی من- در تقدیر و تحمل- در آن به ناگزیر_صبوری خود را به رخ می کشد .

  -در مرز خواب و بیداری/ میان بساط عابران آتش و خاکستر/خودم را در خواب/ فروشنده ای  دیدم /دوره گرد/که چرخ هایش را به خانه می برد و /خودش را/ چون کاسه ای خالی به دوش می کشید( پدیده های صبورص54)

نقطه عزیمت شاعر همواره از نوعی فردیت شروع و در میانه های شعر  به نگاه جمعی  بدل می گردد و در پایان بندی شعر را با سطری و عبارتی ضربه نهایی تعلیل را به حس مخاطب نزدیک ونزدیکتر می کند .نرگس الیکایی از حس بومی بودن و نگاههای سرزمینش چیزی نمی گوید . وی آموزه های شعری را در درون خود-  بدل به یک جریان مشترک می کند که در روایت هاو تو صیف هاو دلواپسی ها حرف نخست را می گو یند .

عقربه های زمان و طرح پازل وار دایره حرکت شاعر را به سفر های درونی می برد و شکایت و شتاب گویی از یک جنس و تبار هستند –که به زخم های پنهان آدمی – در گذر زمان نیشتر می زنند.

چشم هایم را به دست گرفتم و/ همه چیز را سفید نوشتم/ این زبان تمام انسان هایی ست که/ به بازی رها شده دل بستند /ادامه ماجرا را در مجموعه ءبعد بخوانید/ فردا وقتی متولد شوم/ به زبان اشیاءخواهم سرود .

(درختان صلح ص68) 

انسجام و هم نشینی کلمات وبهره گیری از بار عاطفی و جهان بینی در چشم انداز فرصت های انسانی-بی گمان با سلامت زبان که همواره  میل به حس زبان گفتار را در پی دارد در فضای شعرهای نرگس الیکایی دیده می شود گفتنی ست که در مجموعهءمیانی نسبت به دو مجموعه دیگر چندان به هنگام و شاعرانه به نظر نمی رسد-چرا که سطرهابه جانب نوعی شکار عبارت های قصار  گاه به صورت جرقه ای دیده می شوند به عبارتی برای کامل شدن چندان فرصتی در قلمرو حس و زبان پیدا نمی کنند....

 

مجموعهء(پدیده های صبور)فضای درونی تر و با حس عاشقانه تری همراه است اما در مجموعهء ( درختان صلح) افق نگاه شاعر فراتر از فضاهای جاری است بخصوص موقعیت زبان و تکنیک از کار کرد و ریتم پر شتاب تری برخوردار است .

ایجاز (سادگی زبان و استواری وازه ها و حس موسیقایی در عبور از موقعیت های تک صدایی از ویزگی های مهم چشم انداز شعرهای نرگس الیکایی است البته گاه یکنواختی خاصی در زبان شاعر دیده می شود که در آن می توان فضای مضمون ها ی مشترک را نیز در اینجا و آنجایافت .گفتنی ست که رنگ و بوی شرایط فرهنگی و مدنی سال های اخیر در پس پشت بسیاری از شعرهای شاعررا متوان دید .وی داد خواهی زنانه ای را هم در کلیت شعر هایش به همراه دارد که اغلب در فضاها ی پرسش دیده می شود.گردش در فضاهای زندگی و پر داختن به درون آدم ها ی این فضاها همانا دغدغه همیشگی وی به حساب می آیند.بوی نقش پذیری و نقش آفرینی آدم ها در شعر نرگس الیکایی باعث گردیده تا چهره ها همواره با یک زبان و یک خاستگاه اجتماعی سخن بگو یند.

قدیسان چشم های تو را در سالنامه های خود ثبت کرده اند/ دیگر هیچ راهی برای فریب تو نیست...  ( درختان صلح ص83)

به گمان من  چشم انداز شعرو نگاه نرگس الیکایی-با بهره گیری از زیبایی شناسی خاصی در کارنامه شعر امروز فرصت دیگری ست برای همدلی و همنوایی با شعری هدفمند و پر از لحظه های بزرگ انسانی .

بهار 86