مؤدب میر علایی
قدر همدیگر را می دانیم
پیاده می رویم
خرید می كنیم
شام می پزیم
از یكدیگر لقمه می دزدیم
شب همدیگر را
به ملافه هی گلدار دعوت
می كنیم
و می خوابیم
قدر همدیگر را می دانیم
و ماادراك
ما لیلة القدر
.....................................................................
تابستان
به
حیاط پشتی می رویم
تو باز
پیراهن آستین حلقه ی
دامن كوتاه در بر می كنی
و من بلوری هی تنت را
از بر می كنم
تابستان
در برت می
نشینم
و
كرك- موهی صورتت را هم می بینم
تابستان
زیر آفتاب همه چیز تازه
است
|