|
بایگانی صفحه اول شعر نگاه کتابخانه شعر، علیه فراموشی پیوند ها |
روز
عقربه هایِ کبودش را می رقصاند
بر قاب هایِ پنجره ام
پرده هایم
دُمِ عقربی
لک از نیشِ خود
برداشته
II
در سوراخ هایم
مُرده هایی هست
به رنگِ خواب هایم
این روح گرسنه نیامد.
گرسنه شد
تا سنگ بماند
تنم؛
بادگیری
برایِ بادها و توفان ها.
III
گام هایِ نرفته ام
بلندتر از رفته ها.
آن سویِ نورهایم
کتاب هایی می وزند
در خیالم
شرابه هایِ شاخه هایی آویزان.
رباب محب ژوئن دوهزار و ده/استکهلم
|