|
|
بایگانی صفحه اول شعر نگاه کتابخانه شعر، علیه فراموشی پیوند ها |
|
از شهرهایی که ساختیم لیلا فرجامی |
1
با دیوارهایی از موم و سقفهایی از کاه خانه ها یی ساختیم و پرنده گانی سفالی بر شاخسارانی از گچ، و شهری ساختیم در دایره ای از خورشیدی که ندیده بودیم با نورهایی که نمی شناختیم ما ساختیم و ساختیم و ساختیم و ناگاه چون خورشید شهرمان را به آتش افکندیم.
2
هیچ کسی باد را به باغهایش فرا نخوانده بود آنگونه که ما فرا خوانده بودیم. این شهر را از نطفه های طوفان ساختیم نطفه های طوفان که مادرشان حادثه و گهواره شان جنون، این شهر را از نطفه های طوفان ساختیم و قلبهای کاغذی مان را چون موشکهای کودکانه یِ آسمانی بازیگوش به رنگین کمانهایِ پس از ویرانی امید دادیم.
3
خانه ها سقفی دیگری می خواهند شهرها خانه هایی دیگر. دستها درهایی دیگر می خواهند برای گشودن و درها دیوارهایی دیگر برای ایستادن.
تنها پنجره است که دیگری نمی خواهد: چرا که به سوی خود باز می شود.
4
شهرهایی معکوس با خانه هایی که سقفهاشان بر خاک و پایه هاشان در آسمان. شهرهایی معکوس با ساعتهایی که زمان را به عقب می شمرند و رودهایی که به جویبارها منتهی می گردند.
شهرهایی معکوس با ساکنینی که پیش از آنکه عاشق شوند، می میرند، با پرنده گانی که نمی آیند گیاهانی که نمی رویند و دستهایی که نزدیک تر نمی شوند.
شهرهایی معکوس چون مایی که پشت بر پشت به انتظار دیروز ایستاده ایم.
|