اِوا رونه‌ فلت
 Eva Runefelt
 

 برگردان رباب محب

  

 

اِوا رونه‌ فلت شاعر و نویسنده‌یِ سوئد متولد1953میلادی، پیش از شروع به کارِ نویسندگی در خانه‌یِ سالمندان
مشغول به کاربود.درسال 1975 با انتشاررُمانِ «چاله» پایِ به عالم نویسندگی گذاشت و با سرودنِ شعر  کار
نویسندگی را ادامه داد و به زودی به عنوانِ یکی از شاعرانِ مطرحِ نسل خود شناخته شد.

 

  رونه‌ فلت از سال 1982 به‌طور حرفه‌ای به  نویسندگی روی آورد و تاکنون موفق به دریافت جوایز متعددی شده است.
 علاوه بر شعر و رمان دو مجموعه داستان «زمانِ متوقف شده» (1994) و «سیزده قدم» (1998) و چند فیلمنامه
تاکنون از رونه‌ فلت به چاپ رسیده است. آخرین دفتر شعر او با عنوانِ «در اکنونِ پراکنده»  در سال 2007 توسطِ نشر بونی‌یِرش منتشر شد. اشعار این دفتر میانِ زمان‌ها و مکان‌هایِ گوناگونی پراکنده‌اند. شاعر با  هوراتیوس، ون‌گوگ، استریندبرگ و آ‌لحمراء دورانِ قرون وسطی و با اکنونی که دیگر وجود ندارد، در گفت‌وگوست؛ "همه‌یِ حلزونی‌ها در من/همه بیشتر در هیچ." رونه فلت خودش را درقالبِ ماده و حیوانات می‌پیچد و می‌گذارد یادها و خاطره‌هایشان از درونِ او عبور کنند و در او سُکنا گزینند.   » اکنون«  پراکنده شده است، اما حضوراز هر لحظه‌یِ دیگری ملموس‌تر است؛  و این‌گونه است  شعرِ اوا رونه فلت.

 

  در سال 2003 اندرش اولسون به بهانه‌یِ اهدایِ جایزه‌یِ اِکه‌‌لُف در باره‌یِ شعر اوا رونه فلت می‌گوید: " در اخرین دفتر شعر اِوا رونه فلت «حیوان» ما با یک پرسش روبه ‌رو هستیم: کجا روح شهوانی است اما بی‌وزن؟ پرسشی که شعری زیبا است و ما را به یادِ فیلم‌ساز و شاعرِ ایتالیائی پی‌یر پائلوپاسُلینی می‌اندازد. کجا روح شهوانی است اما بی‌وزن؟ یک پرسشِ شاعرانه است و شاعرانی که این سؤال را مطرح می‌کنند بیش از هر کسی آرزومند و مشتاقند. این پرسش نمایانگرِ تلاشِ دیرینه‌یِ انسان است برایِ یکی کردنِ نفس و ماده، روح و جسم، شهوانیت و رهائی.  گونار اکه‌لوف می‌گوید: رازِ روح و جسم را محترم بشماریم . و محترم شمردنِ این راز وظیفه‌یِ شعر است."

 

اشعار زیر از دفتر «در اکنونِ پراکنده» برگزیده شده است:

 

1: مردمکِ گربه

درونِ هسته‌یِ سیب

می‌پرم، فقط 

دستِ راستم بیرون باقی‌ست

 

درلباس مبدل، گرگ با دُم سنجاب

بر پهنایِ شبِ موذی

ان‌جا ‌که ماده شاخه شاخه می‌شود

در بوهایِ تند

 

در تن دیگری لانه کردن

بی‌خطر است  

 

 

2 :  کودکی

 

اتاقکِ آبی، گوشه‌یِ بازیِ شیشه‌ای

تکه‌شبِ بهارها، پیانو

از لایِ سال‌هایِ کودکی، نزدیکایِ تاریکی

 

 

3: فکر

 

چهره غرق

در نورِ زاویه و پیمانه‌یِ قلم‌مو

باید من این‌جا

چرخ وفلک‌وار و متراکم

آبیِ الحمراء و مرمری

این‌جا من باید

یک اسبِ سفید دوان از درونِ زمین

بزرگ‌تر از افسارش

من باید

مُهری بر آویشن و بر خاک

یک حیوان

و این‌جا

 

اشعار زیر از دفتر «تاریکیِ نرم» برگزیده شده است:

 

1: Pœrehoj

 

از میانِ خدایان می گذریم

سنبله‌ها را می‌شماریم

تا بشنویم

صداهایِ رنگارنگِ اعداد را

 

 

 

2: ماه

 

نورِ ماه سخت

در صدایِ جغدها

ماده‌‌هایِ کُرکی، در اتاق می‌درخشند

آن‌جا گربه آبگیرش را رها کرده

من به حیاط می‌روم به سمتِ طناب رخت

و شسته‌ها را می‌آورم، درختِ مرده

سایه‌ای بر تنه می‌بندد

 

 

اسامی به لاتین:

Eva Runefelt – Alhambra - Anders Olsson- Ekelöf - Horatius - Isis - van Gogh, Strindberg – Alhambra  - Pier Paolo Pasolini

 

 

توضیح: Alhambra نام قلعه‌ای قدیمی است در کشور اسپانیا. به زبان عربی الحمراء به معنایِ دژ یا قله‌یِ سرخ نامیده شده است که من در ترجمه از آن استفاده کرده‌ام.

Pœrehoj منطقه‌ای است روستائی. این محل در جزیره‌یِ بورن هولم Bornholm در کشور دانمارک واقع شده است. دورانِ کودکی و نوجوانی خانم اوا رونه فلت آن‌جا سپری شده است. رونه فلت می‌گوید او احساس خاصی به این محل دارد و هنوز تا هنوز است هر وقت فرصتی به دست دهد به آن‌جا سفر می‌کند.

 

 

اسامی آثار اوا رونه فلت به زبان سوئدی:

 

·            svackan 1975 (roman)

·            En kommande tid av livet 1975

·            Åldriga och barnsliga trakter 1978

·            Augusti 1981 (lyrik)

·            Längs ett oavslutat ögonblick 1986 (lyrik)

·            Potatisdrömmar 1993 (tillsammans med Gunilla Bandolin)

·            Hejdad tid 1994

·            Mjuka mörkret 1997 (lyrik)

·            De tretton stegen 1998

·            I djuret 2001

·            Bokens ansikte 2002

·            I ett förskingrat nu 2007

ترجمه‌یِ اشعار بالا با اجازه‌ی رسمی از شاعر؛ خانم اوا رونه فلت صورت گرفته است.